ترجمه و تدوين
نريمان نريمانف(Nərimanov Nəriman Kərbəlayi Nəcəf oğlu) فرزند حليمه خانم و كربلائي نجف متولد 14 آپريل 1870 در تفليس و فعال سياسي، نويسنده، روزنامهنگار و انقلابي اي است كه تحصيلات خود در رشته پزشكي را در دانشگاه نووريسيكِ اودسا به سال 1908 به پايان رساند.
وي در حوالي سال 1905 به مركزيت تشكيلات همت سوسيالدموكراتها وارد گرديد و مرامنامه حزب را به زبان توركي آذري ترجمه نمود و در سال 1909 به دليل فعاليت سياسي دستگير و به شهر هشترخان تبعيد گرديد و در سال 1913 به باكو بازگشته و به تبليغات در ميان زحمتكشان و كارگران مشغول گرديد. او در سال 1917 مسئول كميته مركزي تشكيلات همت و همچنين سردبير نشريه همت بود.
به تاريخ مارس 1918 وي يه عنوان كميسرياي خلقي باكو در اتحاد جماهير سوسياليستي انتخاب ميگردد ولي وي به دليل دچار شدن به بيماري فوراً براي درمان به بيمارستان شهر هشترخان اعزام ميگردد و پس از كمي بهبود يافتن آغاز به فعالين با تشكيلات حزب در اين شهر ميكند.
نريمان نريمانف در سال 1919 مشغول به فعاليت در امور خارجي اتحاد جماهير سوسياليستي و مسائل قفقاز و همچنين معاون كميسرياي خلق آذربايجان ميگردد. اما در پي سقوط حكومت سوسياليستي آذربايجان او مسئوليت تشكيلات مقاومت سوسياليستي در آذربايجان را بر عهده گرفته و نيز به عنوان صدر كميسرياي خلق شوروي انخاب ميگردد.
سراسر زندگي وي برابر بود با پذيرش مسئوليت و پيشبرد اهداف سوسياليستي در پيش و پس از انقلاب اكتبر، اما زندگي وي برخلاف آنچه كه بيان شده يعني بر اثر بيماري گويا به شكل مشكوكي به پايان رسيد.
لازم به ذكر است كه اين رفيق بلشويك و انقلابي گويا نقش بسزايي نيز در تشكيل حزب كمونيست اوليه ايران و سازماندهي آن بر عهده داشته است.
نريمان نريمانف همچنين در منطقه قفقاز مداوم آلترناتيو مقابل و پيشرو سوسياليستي در برابر آلترناتيوهاي ناسيوناليستي و اسلام گرايانه بوده كه رهبر اوليه آنها محمد امين رسول زاده مي باشد كه رياست حكومت ضد انقلابي و اسلامي باكو در سال 1920 را بر عهده داشت و بدين روي نريمان نريمانف مداوماً دشمن اصلي ناسيوناليستها در منطقه آذربايجان جنوبي و شمالي محسوب ميگرديده است.
به پاس زحمات اين رفيق انقلابي و براي يادبود وي هم اكنون نام يك محله در باكو و داشنگاه پزشكي اين شهر و يك ايستگاه مترو و شهرستانهاي زيادي در آذربايجان و منطقه قفقاز به نام وي ميباشد، همچنين در منطقه لنكران آذربايجان شمالي شهرستاني به نام نريمانف به افتخار او وجود دارد.
همچنين ايشان در خصوص جمهوري سوسياليستي آذربايجان اختلافات شديد سياسي و اقتصادي داشته كه به صورت مكتوب نبز گويا موجود است، وي به تاريخ 24 دسامبر 1923 به كميته مركزي حزب بلشويك و استالين در مورد آذربايجان و سياستهاي حزب در مورد مجهوري سوسياليستي آذربايجان اينگونه مي نويسد:
«درسطح اقتصادی، تضعيف اقتصاد ملی اين سرزمين با پيشبرد سياست استعماری درآن بود، و درنتيجه اين سياست آذربايجان شمالی به زودی به بازار تامين مصارف داخلی صنعت روسيه درآمده، تنها صنايع سبک جهت تامين نيازهای داخلی جمهوری تاحدی تکامل به آن داده شد. بارجوع به پيکره ها و آمار رسمی منتشر شده روشن می گردد که تنها يک پنجم تا يک بيستم از کل بهای واقعی مواد صادراتی به خود مردم آذربايجان تعلق يافته است.
منابع نفت باکو به علت اهميت حياتيش برای دولت شوروی،ازچنگ آذربايجانی هادرآمده ودراختيار روس ها وارامنه قرارگرفت. به دنبال شوروی سازی آذربايجان، نوبت دست اندازی به مؤسسات نفتی حياتی باکو رسيد. اين مؤسسات با روس ها،ارمنی ها و يهودی هااشباع شده است.»
نریمانف کتاب بازرس دولت نیکلای گوگول را به ترکی ترجمه کرد و تعداد زیادی نمایشنامه, داستان و رمان مانند بهادر و سونا (۱۸۹۶) را نوشت. او همچنین نویسنده کتابهای سه گانه تاریخی نادر شاه (۱۸۹۹) است.
ممنون رفیق عابد عزیز
پاسخحذفاگر منابع بیشتری در مورد آثار منتشر شدهی ایشان و همچنین سابقهی روزنامهنگاریاش پیدا کردی لطفن منتشر کن.
در ضمن با تلگراف زیمرمن به روز هستم
www.sheikhoshazdeh.blogspot.com
مزخرفات پان ترکیستی. گمشو برگرد مغولستان
پاسخحذف