می خواهم در مورد یک نوع بیماری همه گیر و گویا مسری بنویسم ، بیماری ای که از سر ضعفِ درمان و به حتم آن به عنوان یک جرم ارتقا یافته ، این نوع بیماری اعتیاد به مخدرات است که در تمامی دنیای تحت حاکمیت بورژوازی هر آن شما را تهدید می کند همچون وبا و شاید یک مورد مشابه که همان ایدز باشد ، یعنی هم زمان با دچار شدن به آن نه تنها به درمان شما کمکی نخواهد شد بلکه با یک فرهنگ طبقاتی از جامعه ترد هم می شوید .
نوعی از این مخدرات همان تریاک است که افغانستان دموکراتیک پروامریکایی بزرگترین تولید کننده ی آن است ، سالانه بیشتر از فکر انسانی ، جوانان به آن رو می آورند و مصرف ، ولی نمی دانند برای چه مصرف کننده هستند ، خیلی ها آن را درمقابل موادی همچون کرک ، هروئین ، آیس و شیشه تفریحی سالم قلمداد می کنند ، ظاهراً یک دندان درد سطحی است که با مسکن پایان یافته ، اما تخریب از ریشه با ضربات تمرینی آغاز می شود و با تزریق مواد به نقاط حساس بدن به پایان می رسد .
بسیاری از جوانان بعد از مصرف طولانی مدت مواد مخدر رو به ترک آن می آورند که کمکی هم از جانب دوستان ، خانواده و کسانی که خود قبلاً مصرف کننده بوده اند می گیرند ولی پا در راه پر پیچ و خمی باید گذاشت ، همانقدر که که اعتیاد به مخدرات مانند یک کارگر بودن ساده است ترک آن نیز شاید همچون انقلاب راه پر پیچ و خمی دارد ، همانقدر که اعتیاد به مخدرات در این جامعه ساده است ترک آن پیچیده ، چون شما حتی بعد از ترک هم زیر ضرب فرهنگ طبقاتی حاکم بر جامعه له خواهید شد ، حتی وقتی ترک کرده باشی با هر دزدی که در محیط زندگی صورت بگیرد نگاه ها به سمت شما راست خواهد شد .
فرد معتاد را دستگیر می کنند ، زندان می برند ، شلاق می زنند ، جریمه می کنند ، ترد می کنند چون او را ارذل و اوباش خوانده اند ، نظام طبقاتی از این طریق نام گذاری بر وضعی که ساخته دست خود است سر پوش می گذارد و از مسئولیتی که در قبال این وضع بر عهده دارد شانه خالی می کند ، اراده کرده تا هر مشکل ناشی از نظم نا منظم خود را با ضربه های چکمه پوش ها جواب دهد .
زن ستیزی ای را که حاکم کرده اند با طناب دار و زجر بیکاری را با اعتیاد به مواد مخدر خاموش می کنند ، چقدر جالب است مواد مخدر را با تریلی وارد می کنند و اسم قاچاق را بر آن می نهند ، مگر کودن باشی که نفهمی مافیای مواد مخدر در نظام طبقاتی خود را لاک گرفته ، اصلاً گیریم که قاچاقچیان آن را وارد می کنند ، چگونه است مردم در حالی که می دانند مصرف آن مساوی با خانمان سوزی است به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند ، به نظر شما نمی تواند ناشی از نبود تفریحات سالم و انسانی ، نبود کار ، جامعه فاقد احساس خوشبختی ، سطح فرهنگ پایین که همه در گرو دستگاه جامعه طبقاتی باشد ؟
در بهترین حالت این حاکمین بر دنیا مسکن را با درمان اشتباه می گیرند ، یا بهتر است بگوییم این گونه آن را به خورد مردم می دهند ، فرد معتاد را ترک می دهند ، این چیزی است که خودشان می گویند مسئله بر سر کلمه ترک است ، درمانشان در همین حد بیشتر نمی تواند پیشرفت کند و هرگز پا را از این فرا تر نخواهند گذاشت ، این جامعه را نظام طبقاتی نمی تواند در مقابل اعتیاد واکسینه کند ، جامعه ای ساخته اند بر مبنای انواع فشارهای روانی ، اگر با مواد مخدر بد بخت نشوید ، حقوق چند سال عقب افتاده ، بی مسکنی ، بی کاری ، نبود درمان رایگان و تحصیلات و ... شما را نابود خواهد کرد .
جامعه ای ساخته اند مستعد آدم کشی و اسیر اعتیاد ، چگونه از درمان آن سخن می رانند معلوم نیست ، البته درمان این ها اکثراً ضربات چکمه است ، منظورشان به طور حتم از درمان همین است
اینجا به طور مختصر وارد فاز دیگری از مسئله می شوم ، بحث ترک اعتیاد به مواد مخدر است .
اخیراً جایی درست شده به اسم n.a که افراد خواهان ترک مواد مخدر با شرکت در جلسات این کمپ و با کمک و همیاری یکدیگر اقدام به ترک می کنند اما ترک خدای استعمالی مواد مخدر و اعتیاد به خدای شنیداری ، مذهب بسیار قوی در آن ریشه دوانده ، مذهبی که خود زن ستیزی ، نظام طبقاتی و کودک آزادی و کوتاهی دست انسانها از تغییر دنیا و باوراندن جبر تغییر به دست یک نفر در تاریخ نا معلوم را دامن زده تا این فرهنگ اعتیاد به مواد مخدر هم هر آن امکان بازگشت به یک فردی را که سابقاً معتاد بوده را داشته باشد ، بزرگترین اعتراف این سیستم همان اعلام پاکی روزانه افراد است ، یعنی این که منی که امروز 68 روز اعلام پاکی دارم ، امکان این می رود که فردا روز باز هم مصرف کنم و شاید هم دیگر بازنگردم یعنی واکسینه امکان ندارد این یعنی درمان اعتیاد به صورت ریشه ای در این نظام امکان پذیر نیست ، البته من نمی خواهم منکر این حرکت رفرمیستی که به درجه ای توانسته وضع را تغییر دهد ، بشویم ، ولی خب اگر هم کمی سکت را کنار بگذاریم می بینیم که خود این افراد که در کمپ مشارکت دارند اعتراف ترک طولانی مدت در داخل n.a را ضعیف می دانند ، تقریباً 80 در صد افراد دوباره به مواد مخدر روی می آورند ( همان خدای استعمالی )
اعتیاد در نظام سرمایه داری یک جبر است همچون عصر یخبندان که انسان تنها با یک تحول در سیستم می تواند آن را از سر راه زندگی انسانی بردارد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر