به آنان كه نئشه اند براي هنر مسلط

بیائید نگاهی به آرشیو فیلمهای موجود در بازار از غرب گرفته تا شرق بیاندازیم ، مگر چیزی جز مسلخ گاههای سرمایه داری می بینیم ؟

از هالیوود آزاد در قید تجارت بر حیطه ی پول گرفته تا بالی وودی که آشتی طبقاتی را به عنوان یک امر محال به نفع طبقه حاکمه ی این کشور و به ضرر مردم ستم دیده ی این منطقه رقم می زند .

تمامی سینمای موجود در بازار چیزی جز کثافت کاری یک مشت مزدور نیست .

موسیقی در ایستایی آب مرداب ، هیپ هاپ و متال را خفه می کند و استاد فلان نئشه کنان اثر هنری اش را خلق می کند ، اینجاست تفاوت هنر آزاد اعتراضی با هنر تجاری یعنی همان جایی که آثار هنرمندان شهری با سلاح نقض قانون مالکیت و با در دست داشتن ابزار تولیدشان تحت عنوان اسپری رنگ تولید شده و برای مصرف عموم به اشتراک گذارده می شود یعنی همان نقطه مقابل اثر هنری که نه تولید بلکه خلق می شود در گالری برای تقدس اتاق خواب .

هر آنچه که از ذهن بر آید بر دل نشیند اما آن چه که ما تولید می کنیم از سر جبریات راه زندگی مادی ، دلها را می زداید از هر آن چه که به زور به خوردش داده اند .



در 5 سالگی یک تابلو از بهزاد دیدم

در 10 سالگی دوستش داشتم

در 16 سالگی با آن تف کرده گریختم

امروز تف می کنم و می ایستم



هنر مسلط امروز انواع هنر مستقل از محیط تجاری را شیطانی قلمداد می کند ، باشد که تحلیل های ضد انسانیتان نقش بر آب شود ، متهم شدیم به اینکه مواد مخدر مصرف کرده و دست به تولید اثر هنری می زنیم اما سوال من از ایشان این است که بیان احساسمان بر علیه وضع موجود بر علیه فقر ، جنگ و تبعیض که ریشه در خواستگاههای انسانی دارد نیازمند نئشه کردن و غوطه ور شدن در هوا است یا زمانی که شما دست در دست هوریان بهشتی به آسما می گریزید و می گریزانید مردم را از خواستگاههای انسانیشان ، آنگاه که شما نئشه ی شعر های زیبایتان هستید مردم زیادی بر اثر فقر ناشی از جامعه ای که شما نقش به سزایی در ساخته شدن فرهنگ ارتجاعی آن دارید از جانشان کاسته می شود و پاهای ما بر کف خیابان به شما اردنگی خواهد زد .

تمامی سعی خود را بکنید ، تا می توانید بر علیه ما تبلیغ کنید که ما ضد جامعه هستیم و شک نکنید که ما خواهیم بود بر علیه جامعه ای که شما فرهنگ مسلط ، تو سری خور و عادت امر قربانی واقع شدن ستمکشان و کارگران آن را رواج داده اید .

زیپ دهانتان را در مورد فقر بکشید که نه موضعی ضدیت با آن ، که تصمیم بر عادی جلوه دادن آن برای توده های محروم را دارید به عنوان امری ازلی و ابدی ، شما از عاملین شرایط حمایت می کنید به عنوان مزدور ، همانطور که پول نئشه شدن شبانیتان در محافل روشنفکری را به شما می دهند تا نئشه زنده بمانید که نه برای خود بلکه برای به انقیاد کشیدن کلیت جامعه بشری .

فراموشتان نمی کنم زمانی را که در قبال کشته شدن مردم در عراق ، افغانستان در مقابل دولتمردان صدا خاموش کردید تا همچنان میلیونها تن انسان زیر بمب های خوشه ای و موشک های کروز بمیرند.

فراموشتان نخواهم کرد برای تمامی دلسوزی هایی که برای کارگران در حال مرگ بر اثر فقر کردید ، شما دلتان سوخت و کارگران همچنان زیر آوار ناشی از استثمار که شما دستگاه سرپوش آن را ساختید مردند و آنگاه به احتمال خمار بودید.

شما در دل من جای دارید تا همیشه کنارم باشید ، کنار یک روان پریش ، باشد روزی که از ته دل بیرونتان بکشم با شاشیدن یا استفراغ.

گلزار و آنجلینا جولی به شما هم تف خوام کرد .

 سپتامبر ۲۲, ۲۰۰۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر